ثواب شاد کردن کودکان
آن کس که فرزند خود را ببوسد حسنه اى در نامه عمل او ثبت خواهد شد و آن کس که فرزند خود را شاد کند خداوند او را در قیامت مسرور می نماید.»
همه ما می دانیم که کودکان امروز، سرمایه های فردا هستند و رشد و تکامل آینده جامعه ما در گرو پیشرفت شایسته آنها است. با این وجود کمتر کسی است که به این مسأله توجه ویژه داشته باشد و با این نگاه بلند با کودکان جامعه برخورد کند.
از میان صدها عامل موثر در شکل گیری شخصیت کودکان، شادابی محیط و طراوت خانواده از جایگاه ویژه ای برخوردار است. چرا که نهال نوپای کودک نیازمند محیطی متناسب و فضایی مطبوع برای پیشرفت و تکامل است. در چنین شرایطی است که مسیر تربیت، سهل و روان خواهد شد و رشد حقیقی در زمینه های گوناگون محقق خواهد گردید.
مسلما رفتاری که سرشار از محبت باشد و شادمانی ریشه ای را برای قلب کوچک او به همراه داشته باشد، زمینه ساز شکل گیری شخصیتی پرمحبت و پرانگیزه خواهد بود. به همین جهت می توان چنین نتیجه گرفت که آینده درخشان جامعه ما در گرو اخلاق خوش ما با کودکانمان است .
سیره و رفتار دائمی پیامبر خدا نشان می دهد که آن حضرت اهمیت ویژه ای برای شادی و شادابی کودکان در نظر داشته است. آن هم نه فقط کودکان خانه خود بلکه همه کودکانی که در جامعه او مشغول زندگی بوده اند.
گام نخست:
پرهیز از رنجش کودکان قلب مهربان پیامبر خدا آنچنان پرمحبت است که حتی گریه کودکی را در هنگامه نماز بر نمی تابد و نمازش را برای شادمان سازی او کوتاه می کند. امام صادق علیه السلام می فرماید:
رسول اکرم نماز جماعت ظهر را با مردم برپا داشت اما دو رکعت آخر را به سرعت و (با حذف مستحبات) برگزار کرد. پس از نماز، مردم گفتند: ای رسول خدا! آیا در نماز پیش آمدی رخ داد؟ حضرت فرمود: مگر چه شده؟ گفتند: دو رکعت آخر را با سرعت، ادا کردید. فرمود: «أَمَا سَمِعْتُمْ صُرَاخَ الصَّبِیِّ»؛ مگر صداى گریه و شیون کودک را نشنیدید.(الکافی،ج 6،ص 48)
این سیره دائمی پیامبر است که خود را در مواقع گوناگون به شکل های مختلف نشان داده است. ام فضل همسر عباس عموی پیامبر می گوید: «پیامبر خدا یکی از نوادگان خود را از من گرفت و در آغوش کشید. کودک، لباس پیامبر را تر کرد. من طفل را چنان با شدت از دست پیامبر جدا کردم که گریان شد. حضرت فرمود: ام فضل آرام باش. لباس مرا آب تطهیر می کند اما چه چیزی می تواند غبار کدورت و رنجش را از قلب فرزندم برطرف نماید.»(مستدرک الوسائل، ج 2، ص 557)
بنابراین پیامبر خدا در این روایت زیبا چشمان ما را به روی واقعیتی پراهمیت می گشاید و این نکته را گوشزد می کند که قلب کودک همانند جسمش، بسیار لطیف و ظریف است و ممکن است با ذره ای از ناملایمات و اندکی از ناراحتی ها آسیبی جدی ببیند.
پس باید دانست، محیط هایی که غم و اندوه و خشونت و رنجش و تندی و تعرض و پرخاش و فریاد را به همراه دارند و به هر نحوی شادی کودک را به مخاطره می اندازند، به صورت مستقیم تأثیر نامطلوبی در شخصیت کودک خواهند داشت که گاهی هم برطرف نمودن چنین تأثیرات ناخوشایندی بسیار مشکل و یا ناممکن خواهد بود.
باید توجه داشت که چنین رفتارهایی از سوی هر کسی و در هر مکان و محیطی که باشد نکوهیده خواهد بود. حال ممکن است در محیط خانه و خانواده باشد و از سوی پدر و مادر و یا دیگر اعضای خانواده سربزند و یا در محیط مهد کودک و مدرسه باشد و از دست مربیان و مسؤلان بگریزد و یا در محیط عمومی جامعه باشد و از سوی مردم کوچه و بازار شکل گیرد که در هر صورت تأثیر ناشایست خود را خواهد گذاشت.
در همین شرایط است که رهبر جامعه اسلامی و آخرین فرستاده خدا با همه عظمتی که دارد حاضر نمی شود در هنگام به جای آوردن مهمترین فریضه الهی یعنی نماز هم ذره ای کدورت بر دل کودکان بنشاند و آنها را از بازی بر دوش خود باز دارد. یکی از اصحاب رسول خدا می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله، مردم را به نماز دعوت کرد و حسن علیه السلام نیز همراه او بود. پیامبر او را کنار خود نشاند و به نماز ایستاد. اما یکی از سجده های نماز را خیلی طول داد. من سر از سجده برداشتم و دیدم که حسن از جای خود برخاسته و روی کتف پیغمبر نشسته است. پیامبر آنقدر صبر کرد تا کودک، خود از کتف حضرت پایین بیاید.(المناقب، ج 4، ص 24 گام دوم:
خشنود سازی کودکان پرهیز از رنجش کودکان مرحله ابتدایی سامان بخشیدن به تربیت اوست. بنابراین اگرچه مواظبت این مرحله در خانه و خانواده و همچنین در جامعه و اجتماع لازم است اما کافی نیست. چرا که پس از آن باید در پی ایجاد محیطی شاداب و پر لطافت بود تا روح لطیف و ظریف کودک را نوازش دهد و قلب کوچکش را در دریای شادمانی، تعالی بخشد.
این کار در درجه اول وظیفه پدر و مادرها است که شادی را به دل فرزندانشان سرازیر کنند و باران سرور و شادی را به قلب حاصلخیز آنها ببارانند. پیامبر خدا در این باره می فرماید:
«مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکَأَنَّمَا أَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ مَنْ أَقَرَّ بِعَیْنِ ابْنٍ فَکَأَنَّمَا بَکَى مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَنْ بَکَى مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ جَنَّاتِ النَّعِیمِ.» (الأمالی صدوق، ص 577)
«کسى که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسى است که برده ای را از فرزندان اسماعیل، آزاد کرده باشد و هر کس پسر بچه خود را مسرور سازد و دیده او را روشن کند مانند کسى است که دیده اش از خوف خداوند گریسته باشد و هر کس از خوف خدا بگرید خداوند او را وارد باغهای پرنعمت بهشت می کند.»
در روایت دیگری نیز از پیامبر خدا نقل شده که فرمود:
«من قبّل ولده کتب اللَّه عزّ و جلّ له حسنة و من فرّحه فرّحه اللَّه یوم القیمة.»(الکافی، ج 6، ص 49)
«آن کس که فرزند خود را ببوسد حسنه اى در نامه عمل او ثبت خواهد شد و آن کس که فرزند خود را شاد کند خداوند او را در قیامت مسرور می نماید.»
باید توجه داشت که شاد کردن فرزندان آنچنان هم کار سختی نیست. یک لبخند پدرانه، یک نوازش مادرانه، یک سلام گرم و صمیمی و حتی یک نگاه سرشار از محبت و شادابی هم می تواند به راحتی شادی را در دل پاک کودکانمان بنشاند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:
«اذا نظر الوالد الى ولده فسرّه کان للوالد عتق نسمة.»
«هنگامی که پدرى با نگاه محبت آمیز خود، فرزند خویش را مسرور می کند، خداوند به او پاداش آزادسازی یک برده عنایت می کند.» پرسیدند: اگر چه هر روز صد بار نگاه کند؟ حضرت فرمود: «الله اکبر.» آرى خدا بزرگتر از (آن) است (که چنین عنایتی نکند).» (بحارالأنوار، ج 71، ص 80)